یکی از دوستان پرسیدند که چرا فقط در مشرق زمین، سخن از بعثت پیامبران بوده است و در مغرب زمین سخن از بعثت پیامبران نبوده است و کسی ادعای پیامبری نداشته است؟
در پاسخ به این پرسش سخنان گوناگونی گفته اند که متاسفانه بسیاری از پاسخ هایی که ارائه شده است پاسخ های دقیق و درست و مناسبی نیست.
آنچه به صورت خلاصه می توان در این باره ارائه کرد این است که:
اعتقاد به پیامبری و بعثت پیامبران تنها در بخشهایی از مشرق زمین وجود داشته است و در فرهنگ پیشینِ مغرب زمین، مفهوم بعثت و پیامبران الهی وجود نداشته است و آن ها عالم معنا و عالم ملکوت را به عالم عقول تعبیر می کردند و در واقع اگر در فرهنگ اسلامی و برخی فرهنگ های دیگر از عالم ملکوت و عالم وحی و عالم فرشتگان از آن عالم سخن به میان آمده است در اندیشه یونان باستان از عقول ده گانه و عقول مجرد که واسطه های فیض محسوب می شده اند سخن به میان آمده است. به بیان دیگر، آنچه در خاور میانه به آن وحی گفته می شد در فرهنگ هایی همچون یونان باستان به "خرد ناب" و "عقل محض" نسبت داده می شد. حکمای یونان به جای اینکه خود را "صاحب وحی" بدانند خود را صاحب حکمت و خرد می دانستند و ادعای نبوت و رسالت نداشتند، زیرا چنین مفهومی در فرهنگ ایشان وجود نداشت.
از این رو، در برخی از روایات مذهبی، رسیده است که امامان (ع) به سخنان برخی از فیلسوفان همچون ارسطو استشهاد کرده اند(1) و یا افلاطون را ستوده اند(2) هرچند روایات مذهبی نیز واقعا مختلف و دارای محتواهای ضد و نقیض در این باره است.
-------------------------------------------
(1) ر.ک: توحید مفضل
(2) بحارالانوار، ج10، ص 172
درباره این سایت