اغلب عالمان علوم دینی به گونه ای سرکوب کردنِ نفس را امری پسندیده میدانند؛ و فقط تاکید میکنند که ریاضتهایِ غیر شرعی حرام است، و تنها در حیطه ای که شرع اجازه داده است باید به مبارزه با نفس و سرکوب نفس پرداخت؛ اما از نظرعارفِ وحدت وجودی، کشتن نفس و سرکوب کردن نفس کاری غیر اصولی و غلط است؛ زیرا نفس نیز از مظاهر حضرت حق است و هیچ چیز در این جهان بد نیست، بلکه باید هرچیزی به جا، و به اندازه، مورد استفاده قرار گیرد؛ و قوای نفسانی نیز از این قاعده مستثنا نیست.
ذکر این نکته نیز ضروری است که کشتن نفس، یا سرکوب نفس از نظر عارفِ وحدت وجودی بی فایده است؛ زیرا نفس نمیمیرد و سرکوب نفس نیز به صورتِ موقتی مفید است؛ اما وقتی نفس سرکوب میشود، آثار نامطلوب این فشار در جایی دیگر خودش را نشان میدهد. افرادی که چاق اند و میل به خوردن دارند اگر برنامه ای اصولی برای کم شدن میزان جذب بدن ایشان، به آنها داده شود، کاری اصولی و خوب است؛ اما اگر این گونه افراد ناگهان خوراکِ خود را به صورت افراطی تعطیل کنند، از نظر روحی، زود خسته میشوند و از پا درمیآیند؛ و وقتی پرهیز را بشکنند، ناگهان با افراطی بیش از همیشه، به خوردن رو میآورند؛ ضمن اینکه در زمان پرهیزهای افراطی و کلی، با کج خلقی و رفتارهای ناشایست، خودشان و دیگران را آزار میدهند.
در مورد خودسازی نیز، قضیه همین گونه است. نفس انسان باید با ملایمت و تدریج و با برنامه ریزی تربیت شود؛ چون کشتنِ نفس ممکن نیست و سرکوب نفس نیز موقتی است و در جایی دیگر، و موقعیتی دیگر، نفس سرکشی خود را نشان میدهد.
درباره این سایت